قالب وبلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://Knightminer.ParsiBlog.com
 
نویسندگان

یه روز که با دوستم تو پارک نشسته بودم به ایلیا گفتم : داداش حوصله ام سر رفت همش دارم تکی تو ماین بازی میکنم ایلیا گفت : خب علی!چرا نمیای آنلاین بازی کنیم!؟ گفتم : آره فکر خوبیه ! رفتیم تو بازی بعد گفتم بیا خونه بسازیم من رفتم چند تا سن برای ستون خونه برداشتم و اون هم زمین رو برای انباری میکند بعد یه نیم ساعت که خونه ساختیم بهش گفتم بیا بریم جهنم چند تا گیاه جهنمی برای ساختن معجون و یه سری وسایل با ارزش پیدا کنیم ایلیا هم گفت باشه رفتیم تو جهنم که یهو دیدیم ویدر باس هم اونجاست و دنبالمون کرد ما سریع از پرتال بیرون اومدیم و جلوی پرتال بستیم و اون رو خاموش کردیم ! خیالمون راحت شد و داشتیم کارمون رو میکردیم که یک دفعه سنگ ها شکسته شد و پرتال روشن شد و ویدر از توش اومد بیرون ولی داشت به شکل دیگه در میومد که ...

 

 

این داستان ادامه دارد

 

پایان قسمت اول 


[ جمعه 96/3/26 ] [ 5:9 عصر ] [ Story Ali ] [ نظرات () ]

لطفا از این به بعد درباره پست هایی که میزاریم نظر بدیدمدرک داشتن


[ یکشنبه 96/3/21 ] [ 12:31 صبح ] [ Story Ali ] [ نظرات () ]

از این به بعد بیشتر پست میزاریم

پس مارو افزایش بدید. 


[ شنبه 96/3/20 ] [ 10:42 عصر ] [ Ilia Zarei ] [ نظرات () ]

نویسنده جدید ما کسی نیست جز

 

Ilia zarei

 

ادمین کانال تلگرامی knight minerمؤدب

http://telegram.me/knightminer


[ شنبه 96/3/20 ] [ 1:3 صبح ] [ Ilia Zarei ] [ نظرات () ]

KNIGHT MINER

شروع کار ما با نویسندگی ادمین Story Ali

 

 

 

 

 

نویسنده : story ali

Knight Miner


[ جمعه 96/3/19 ] [ 11:2 عصر ] [ رضا مرتضوی ] [ نظرات () ]
          

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 557